Template By: NazTarin.Com
فال حافظ
قالب های نازترین
به نام اهورا مزدا
تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان هرگز نخواب کوروش و آدرس kooroshpedia.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
با تشکر
جنگ انبار یا ذات العیون، یکی از جنگهای منجر به اشغال ایران توسط اعراب است که در دوران خلافت ابوبکر و در ماه دسامبر ۶۳۳ میلادی به وقوع پیوستهاست. این جنگ به فرماندهی خالد بن ولید رخ دادهاست.[۱]
این شهر در زمان ساسانی به پیروز شاپور مشهور بود و در غرب نهر فرات و در ۶۲ کیلومتری [۲] غرب شهر بغداد قرار داشت. این شهر یکی از شهرهایی است که شاپور یکم مورد بازسازی و تجدید بنا قرار داد و در آن انبارهای بزرگ اسلحه و موادغذائی برای سپاهیان ساسانی ایجاد کرد. اهمیت شهر انبار بدان جهت بود که در سر اولین نهر بزرگی که قابل کشتیرانی بود و از فرات جدا میشد و به دجله میریخت، واقع بود. پیروز شاپور یا انبار در حملهٔ اعراب دچار صدمات و خرابیهای فراوانی گردید. [۳] این شهر بسبب موقعی که داشت در ضبط و نظم امر آبیاری سواد بسیار مهم شمرده میشد. از این رو در کار لشکر کشی نیز برای ایران و روم هر دو اهمیت تمام داشت. شهر از جهت نظامی انبار ذخایر بود: دخایر گندم و جو برای لشکریان و هم ذخیرهٔ مهمات جنگ در هنگام ضرورت از این جهت در ردیف حیره بشمار میآمد. گذشته از ایرانیان که در آنجا به مرزداری و نگهبانی مینشستند اعراب نصارا هم در آنجا فراوان بودند. هم نسطوری در آنجا کلیسا و دستگاه داشتند و هم مسیحیان یعقوبی بعلاوه از یهود نیز کسانی در شهر میزیستند. [۴]
چنانکه از روایت طبری و بلاذری بر میآید، در ماه دسامبر ۶۳۳ میلادی، خالد بن ولید پس از تسخیر حیره، پایتخت خاندان لخمی آهنگ انبار کرد. [۵][۶][۷] مردم انبار وقتی از مقصد خالد باخبر شدند، دور تا دور شهر خندق کندند، و در درون و پشت خندقها سنگر گرفتند. گویند مقدمهٔ سپاه خالد در آن روز در فرمان اقرع بن حابس پهلوان دوران جاهلیت بودهاست. [۸] خالد چون دید که لشکر شیرزاد سر تا پا در جوشن و کلاه آهنین فرو رفتهاند به سربازان و تیراندازان خود دستور داد تا همه چشمهای سربازان را هدف قرار دهند. در اثر این تیراندازیها تیر به چشم تعدادی از سربازان سواد اصابت کرد. در مورد تعداد این سربازان، در منابع مختلف اختلاف وجود دارد. بدین سبب این جنگ را (ذات العیون) نام دادند. [۹][۱۰][۱۱][۱۲] . پس از آن شیرزاد فرماندهٔ ایرانی ادامهٔ جنگ را ممکن نیافت و فرستادهای نزد خالد فرستاد و پیشنهاد صلح داد. پیشنهاد موافق میل خالد نبود و آن را رد کرد. شهر به محاصره افتاد و خالد بعضی از نواحی آن را آتش زد. در کنار شهر خندق بود، خالد فرمان داد تا شترهای فرتوت را هر چه در لشکر بود بکشند و گوشهای از خندق را از این لاشهها انباشته کرد و از خندق بگذشت. در خندق بین سپاه خالد با یاران شیرزاد تلاقی روی داد. آخر شیرزاد کس نزد خالد فرستاد و به شرایط صلح رضایت داد. روایت خالی از گزاف به نظر نمیآید و در اینکه اقرع بن حابس دراین جنگ حاضر بوده باشد نیز جای تردید هست. گمان میرود این واقعه از روایات حماسه آمیز بنی تمیم در عراق رنگ گرفته باشد.
نظرات شما عزیزان: